پارت دوازده :

طاها با اخمی کم‌رنگ، سوالی نگاهش کرد و او پوشه را بست و آن را برداشت. از روی صندلی بلند شد و افزود:
- قاتل‌های زنجیری اولین مقتول خودشون رو می‌شناسن!
طاها نیز بلند شد. پوزخندی زد و کمی جلو آمد.
- پس یعنی فکر می‌کنی اولین مقتول یه متجاوزه و بهونه داده دست قاتل برای کشتن هر راننده تاکسی‌ای که می‌بینه؟!
شانه‌ای به علامت ندانستن بالا انداخت و گفت:
- آره، ولی این هم فقط یه ا

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۷ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ملیکا

    ۱۹ ساله 00

    نیلا اصلا هم شبیه محیا نیست اتفاقا من اصلا حس خوبی نگرفتم ازش 😂 حس می کنم قاتل همین نیلاس به خدا

    ۷ روز پیش
  • مریم دولتیاری | نویسنده رمان

    چرا فکر می‌کنید قاتل نیلاس؟😁

    ۷ روز پیش
  • ملیکا

    ۱۹ ساله 00

    نقاشی هاش بعدم حس خودم🙂😁

    ۷ روز پیش
  • مریم دولتیاری | نویسنده رمان

    😂🤍

    ۷ روز پیش
  • اسرا

    00

    نیلای مثل محیامیمونه فقط این که پیرسنگهادردندارن آخه فکرکن هروقت صورت بشوری بایداینهاهم تمیزکنی🤔🙏

    ۷ روز پیش
  • مریم دولتیاری | نویسنده رمان

    نه زیاد شبیه محیا نیست ولی خب جواب سوال‌های دیگه رو نمی‌دونم😂

    ۷ روز پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.